این قطعه را برای فلوت، فلوت آلتو و فلوت باس ساختم؛ و به نظر خودم از هر آنچه تا امروز ساختهام نسبت به آنچه «واقعاً هستم» نزدیکتر است، انگار که بعد از ده سال تازه فهمیدهباشم از جان موسیقی چه میخواهم. که شیرهاش را بکشم، شیرهی جاناش را بکشم و با جان خودم درآمیزم، و خالص شود، و پاکیزه شود و برود به آنجا که «عدم» آرمیدهاست.
منظور از سطور فوق تعریف از ساختهی خودم نیست، بلکه تعریفِ مسیری است که بدان رهسپارم، و یقین دارم که روزی با این «هیچ» زیبا در خواهم آمیخت.
پ.ن: روزی که این کار ضبط شد، در بدایت امر به هیچ عنوان باب میلم نبود و آن را به عنوان یک شکست مطلق تصور میکردم.
- ۰۲/۰۷/۱۷