اگر که خصلتِ سرنوشت، نامعلوم است
اگر که خصلتِ عشق، نامعلوم است
و خصلتِ دایره، نرسیدن
و خصلتِ اضلاع، بریدنِ یکدیگر؛
من تو را دوست خواهم داشت.
اگر که خصلتِ آب، سردی است
و خصلتِ زمان، عبور از کوهستان
و خصلتِ کوه، قطعیتِ بییقین
باری من تو را دوست خواهم داشت.
اگر که مرگ، خصلتِ زیستن است
و انتهای مرگ نامعلوم؛
اگر که بالهای پرنده مجذوب است
و جذب، خصلتِ پرواز؛
باز هم من فکر میکنم که
تو را دوست خواهم داشت.
اگر که عشق، شیئی است نامعلوم
مثلِ توپی در دستان بچهای
یا ماشینی در سرازیریِ سقوط
یا نوری که بیهوده از پرده بیرون میافتد؛
من نیز تو را، همچون شیئی نامعلوم
دوست خواهم داشت.
- ۰۲/۱۲/۲۹