ساعت۷ ربع کم است. ۱ و نیم تا الان آموزشگاهم. صبح هم نیما آمد سازم را کوک کرد. مثل سگ خستهام. امشب پدرم راهی تورنتو است، باید برسانمش فرودگاه، دوباره که برگردم میشود ۲ شب. ۹ صبح فردا باید مدرسه باشم تا ظهر. ۲ تا ۴ هم که باشگاه. خلاصه عجیب همه چیز زیاد و خیلی زیاد شده. آخر هفته میروم تهران؛ امید که این سفر سفر خوبی باشد. که کمی از فشار بیامان زندگی نفس بکشم.
- ۰۲/۰۴/۱۴
به به تشریف میارید تهران یه چایی و غیبتمون نشه؟.