سروشنامه

جایی برای شعر

سروشنامه

جایی برای شعر

بایگانی
  • ۰
  • ۰

بشو آنچه هستی

هر چیزی در این جهان مسئولیت دارد که خودش باشد، مثلاً مرغی که من می‌پزم مسئولیتش همین بوده که مرغ باشد و یک روزی سر بُریده شود و من کبابش کنم. درخت و میز و سنگ هم چیزی بیشتر از این بر عهده‌شان نیست. حالا ما این وسط انسان را زیادی گُنده می‌کنیم و مسئولیتی بیش از بودن بر شانه‌اش می‌گذاریم؛ از این جا به بعد است که انسان گند می‌زند، چون فکر می‌کند که باید خودش و همه را نجات دهد؛ و دست به اضافه کاری می‌زند. 

من یک زمانی فکر می‌کردم رسالتم این است که هنرمند بزرگی شوم؛ الان فکر می‌کنم که نیازی نیست چیزِ خاصی بشوم. تمام رسالت من در همین لحظه متمرکز است، در همین بودن، در همین کارهای دم دستی. اینطوری می‌شوم همان که هستم، نه چیزی که قرار است یک روز باشم. اینطوری در بودنِ دائمی‌ام، و بودنم را به وقت و جایی دیگر موکول نمی‌کنم. 

فکر می‌کنم الان می‌فهمم چرا نیچه می‌گفت «بشو آنچه هستی»؛ آن موقع فکر می‌کردم منظورش این است که روی خودت کار کن که مثلاً به خودشکوفایی برسی، اما مقصودِ نیچه خیلی عمیق‌تر بود؛ یعنی زمان را دور بزن، در لحظه‌ی حال باش و به چیزی که همین الان هستی باور داشته‌باش؛ تا فاصله‌ها از میان بروند و لحظه‌ها گرانبار شوند. 

  • ۰۴/۰۵/۲۴
  • س.ن

نظرات (۱)

خوب ما اگه تلاش نکنیم، چیزی رو ارتقا ندیم که با حیوانات فرقی نداریم!!

اوناهم بلدن تولید مثل بکنن،غذا پیدا کنن،قلمرو حفظ بکنن پس فرق ما با اونا چیه؟؟

به نظرم انسان بودن یه چیزی فراتر از این تعریف هاست.^^

به دنبال بهترین خودتون باشید چون انسان ذاتا جاه طلبه و وقتی جایگاهی نداشته باشه و چیزی برای عرضه صرفا هرچقدر هم پولدار بازهم حال درونیش خوب نیست چون این کاری نکردن دقیقا متضاد با سیستم مغزیشه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی