از سهراب شهید ثالث دو فیلم دیدهام، احتمالاً همانهایی که همه دیدهاند: طبیعت بیجان و یک اتفاق ساده.
دومی را بیشتر از اولی دوست داشتم، پر از ایدههایی بود که بعداً در آثار کیارستمی میبینیم (به عبارتی کیارستمی به نام خودش زده). یک اتفاق ساده فیلم ساده، خلوت و ساکتی است و تلاش نمیکند عمقِ اضافی داشتهباشد، همان است که هست، و بیش از هر اثر سینمایی که دیدهام حسِ پوچیِ طبیعیِ زیستن را به بیننده منتقل میکند. دوربین و نماها (لااقل برای من) بینظیر بودند و خلاصه اثر درخور تحسینی بود.
هرچند از خیلیها شنیدهام که بهترین آثار شهید ثالث آنها هستند که بعد از مهاجرتش به آلمان ساخته، آثاری که هنوز توفیق دیدنشان را نداشتهام.
- ۰۲/۰۴/۰۴