سروشنامه

جایی برای شعر

سروشنامه

جایی برای شعر

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

هاراکیری

«ملیت» در اثر هنری، به اعتقاد من چیزی نیست که در محتوا خود را نشان دهد، بلکه در فرم، در زاویه‌ی دوربین، یا در زاویه‌ی قلم جلوه‌گر می‌شود. به همین دلیل است که به نظر من، به نظرِ شخصِ من، سینمای اصغر فرهادی چیزی از «ایرانی بودن» ندارد. در سینمای فرهادی با داستان‌ها و تصاویری مواجهیم که گویی «انتزاعی»اند، یعنی به موضوعاتی انتزاعی مثل اخلاق و قضاوت می‌پردازند که می‌تواند در هر گوشه‌ای از کره‌ی زمین، سوژه‌ی تفکر باشد. در مواجهه با اثر سینمایی، معمولاً اولین سوالی که برای من مطرح می‌شود این است: «زاویه‌ی دوربین کجاست؟ قاب‌بندی به چه شکل انجام شده؟ سوژه‌ها در کجای تصویر واقع شده‌اند؟». این سوالات، خیلی خیلی مهم‌اند چون ذات و بنیادِ اثر هنری را به ما نشان می‌دهند. برای من فیلمی که از نظر موضوع «گُل‌درشت» باشد، نمی‌تواند تکان‌دهنده باشد، آثاری که موضوعاتِ بزرگ و دهان‌پرکن مثل مرگ، معنویت، اخلاق و ... را برمی‌گزینند، معمولاً آثاری به حساب می‌آیند که از نظر جوهره‌ی درونی فقیرترند (و به همین دلیل دیگر فون‌تریه کارگردان محبوب من به حساب نمی‌آید).

همه‌ی اینها را نوشتم که اشاره کنم به قابی معروف از فیلم هاراکیری، اثر برجسته‌ی کوبایاشی کارگردان ژاپنی. 

 

هاراکیری

 

چنان که واضح است، فرمِ مربع در مرکز تصویر دیده می‌شود، اما این مربع در زاویه‌ای نسبتاً کج به چشم می‌آید. زاویه‌ی دید بازیگران بسیار جالب توجه است: گویی نگاه‌ها، خطوطِ صاف متقاطعی هستند که به جایی بیرون از قاب پرتاب می‌شوند. زاویه‌ی دید آدم‌های پس‌زمینه، با شخصی که در جلو تصویر ایستاده (قهرمان داستان) در یک راستا نیستند. در سراسرِ فیلم هاراکیری، خطوط متقاطع، با زاویه‌ای اندکی کج نسبت به محل قرارگیری دوربین به چشم می‌آیند، خطوطی که دقیقاً یادآور حالت متقاطع و تیزِ خطِ ژاپنی است. 

در اینجا قابِ مشهور دیگری از فیلم هاراکیری را می‌آورم، که تقریباً دربردارنده‌ی همین مشخصات است: 

 

اثرِ هنری، در ناب‌ترین شکل ممکن، با محکم‌ترین جاذبه به زمین می‌چسبد. از آنچه که ملموس است و زمینی است، از آنچه که واقعی است سخن می‌گوید. و آثارِ سنگینی مثل هاراکیری این جاذبه را با تمامِ قوت حفظ کرده‌اند. 

به همان نسبت، هر چه پرداخت به موضوعات انتزاعی و دور از دست بیشتر می‌شود، اثر هنری رابطه‌ی خود را با «مادر زمین» با «مادر طبیعت» و با «غریزه» از دست داده، و به موجودی بی‌شکل بدل خواهد شد. 

  • ۰۲/۰۳/۱۸
  • س.ن

نظرات (۲)

مطلب خوبی بود. فیلمو دیده بودم ولی این نکات رو متوجه نبودم. ممنون، استفاده کردم...

با این توصیفات، تو فیلمای ایرانی، کارهای کی رو ترجیح می‌دید؟ حاتمی؟

پاسخ:
حاتمی رو خیلی خیلی دوست دارم. محمدرضا اصلانی هم (که فقط دو اثر داستانی ساخته) کارگردان مورد علاقه‌ی منه. 

هااا شطرنج بادش خیلی خوب بود. خوشحالم که با کیفیت خوب دیدمش. سکانس اخرش و حرکت دوربین به بالا، تکان دهنده بود!

راستی خبر خوب اینکه غریبه و مه بیضایی هم ترمیم شده. امیدوارم زود منتشر بشه :)

پاسخ:
به جز شطرنج باد، یه فیلم خیلی خوب دیگه هم داره به اسم «آتش سبز» که قویاً پیشنهاد می‌کنم ببینید. غریبه و مه رو ندیدم هنوز. اصولاً بیضایی‌پسند نیستم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی