سروشنامه

جایی برای شعر

سروشنامه

جایی برای شعر

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

fly

ظهر داشتم ناهار می‌خوردم که مگسی در آشپزخانه شروع به پرواز کرد.

ناخودآگاه یاد فیلم مگس (fly) از کراننبرگ افتادم که خیلی وقت پیش دیده‌بودم. من از کراننبرگ فقط همین یک فیلم را دیده‌ام، اصولاً هم پایه‌ی اینجور سینما - ترکیب ژانر وحشت و تخیل- نیستم. اما این فیلم مگس، که خیلی هم فیلم حال خراب‌کُنی است، یک عنصر خیلی خاصِ کافکایی دارد، خیلی خیلی مخصوص. 

در «مگس» ما از آدمی که خیلی خوش‌تیپ و دانشمند و دخترباز و از همه نظر سکسی است می‌رسیم به موجودِ نفرت‌انگیز آخر فیلم. آن که «مگس» می‌شود و برای حفظ امنیت باید حذفش کرد، نه آنتی‌گونیست بلکه خودِ پروتاگونیست یا قهرمان داستان است. و این چیزی است که کلیتِ فیلم را تکان‌دهنده می‌کند، این استحاله‌ی درونی که از قضا خیلی هم آرام اتفاق می‌افتد، به شکلی که بیننده تک تک لحظاتِ تهوع‌آورش را به چشم می‌ییند و حس می‌کند. 

من با نقدِ معناگرایانه‌ی فیلم مخالفم. هیچ چیز در یک فیلم خوب «نماد» چیز دیگری نیست، بلکه هر عنصر سینمایی خودِ خودِ خودش است. الان هم نمی‌خواهم شر و ور ببافم که «مگس نمادِ آدمِ دنیای امروز است» و از این مزخرفات صدمن یک غاز. فقط همین را می‌گویم که زیبایی این فیلم (درست مثل شعر بودلر که در آن از جنازه‌ی کرم‌زده‌ی معشوقش سخن می‌راند) در کشفِ زشتی است، در استخراجِ لحظه لحظه‌ی آن و خمیربازی با جزئیاتِ حال به هم‌زن‌اش. اگر دل دارید، ببینید. 

  • ۰۲/۰۳/۱۴
  • س.ن

نظرات (۱)

 زشتی وجود داره؟ بنظرم زشتی هم مثل تاریکیه و شاید اصالتی نداشته باشه. گویی که هر موجودی، واجد زیبایی است. از دل هرچیز زشتی، می‌شه زیبایی‌هایی رو کشف کرد‌. هرچندکار ساده‌ای نیست...

البته فیلم مگس رو ندیدم.

پاسخ:
بله بله شما درست می‌فرمایید. از دیدگاه پدیدارشناسی که اصلا زشتی و زیبایی وجود ندارند همه برداشت‌های ما هستن.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی