سروشنامه

جایی برای شعر

سروشنامه

جایی برای شعر

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۱

از مدرسه

من از مدرسه متنفرم. بدترین خاطراتِ زندگی‌ام را از مدرسه دارم و بارها، حتی در بدترین شرایط زندگی‌ام باز هم خدا را شکر کرده‌ام که دورانِ مدرسه رفتن‌ام سالهاست به پایان رسیده. حالا از قضای روزگار، جایی که زندگی می‌کنم درست برِ گوش یک دبیرستان پسرانه است، جوری که شبهایی که توی هال می‌خوابم، هفتِ صبح با صدای سخنرانیِ مدیر یا ناظم بلند می‌شوم، که دارد دانش‌آموزان را تهدید، تشویق یا تنبیه می‌کند. مدرسه برای من، شکلِ فشرده‌ای بود از همان سیستم کثافت ج.ا. به همان اندازه دیکتاتوری، به همان اندازه حماقت، به همان اندازه تلاش برای هم‌سان‌سازیِ آدمها - که البته هیچوقت به نتیجه‌ی کامل نمی‌رسید- 

حالا می‌خواستم این را بگویم، چند وقتی است که از قضا خودم هم در یک دبیرستان دخترانه درس می‌دهم. اما این مدرسه، نه آن مدرسه‌ای است که گفتم. یک مجتمع دوزبانه‌ی بین‌المللی است که در آن همه چیز به انگلیسی تدریس می‌شود.

اولین بار که برای صحبت درباره‌ی کار آنجا رفتم، حیرت زده شدم، چون هیچ اثری از جمهوری اسلامی نبود. در و دیوارها رنگی بود، پایین در بخش موسیقی (که جزو دروسِ اصلی آنجاست) چند تایی از بچه‌ها - بدون مقنعه و حجاب اجباری- گیتار به دست در کنار استادشان نشسته  قطعه‌ی هتل کالیفرنیا از ایگلز را می‌خواندند. هیچ چیز، به کابوسی که من از مدرسه می‌شناختم شباهت نداشت. 

یک لحظه، آرام، و در دلم گریستم. با خود گفتم کارِ روزگار را ببین: جمهوریِ اسلامی فقط برای آنهایی وجود دارد که پول نداشته‌باشند. کسی که پول توی جیبش باشد، می‌تواند از صبح علی‌الطلوع تا شب جوری زندگی کند که هیچ اثری از این حکومت را نبیند. می‌تواند در ویلای لواسان‌اش مشغولِ پول‌پارتی و شیرموز خوردن و حمام آفتاب گرفتن باشد، می‌تواند بچه‌اش را بفرستد جایی که به جای دعای کُمیل و «خدایا تا انقلاب مهدی»، موسیقی یاد بگیرد، بخواند، برقصد، چه می‌دانم زندگی کند.

این واقعیت که این حکومت فقط برای بی‌پول‌ها وجود دارد خیلی خیلی تلخ است و از عمقِ دلم تا مغز سرم را می‌آزارد.  

  • ۰۲/۰۲/۱۹
  • س.ن

نظرات (۱)

  • حدیث ملاحسینی
  • چقدر با متنت همدلی کردم.

    منم از مدرسه بیزار بودم و از بچه‌هایی که محبوب معلم‌ها بودن و «شاگرد اول» بودن متنفر بودم. چون تعالیم پوسیده‌ی اون‌ها رو خوب از بر بودن و این سیستم حال بهم زن رو بازتولید می‌کردن.

    درمورد سبک زندگی پولدارها هم باهات موافقم.

    پاسخ:
    متاسفانه مدرسه بدترین محیطی بود که در تمام زندگیمون تجربه کردیم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی