سروشنامه

جایی برای شعر

سروشنامه

جایی برای شعر

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

جهتِ تخلیه

شب، روز، شبانه‌روز.

جهانِ خواب‌آلود، از دهانِ زخم زاییده می‌شود

در معبرِ کرم‌ها و گُل‌های گوشت‌خوار

و رودها و ماهیان‌اش با دهان‌های بازِ پرسشگر.

سنگ‌های تهِ رود

سنگ‌های تهِِ کهکشان

سنگ‌های انتهای ذهن

راهی به هم دارند

و آیینه‌های موازی را - گویی خاموش کردنِ چراغ-

می‌شکنند.

این صبح، که از دهانِ آسمان زاییده شد

دنباله‌ی دودِ جتی است

که همواره در رفتن بود.

این سرفه‌ها دنباله‌ی بدمستی است

و بادِ سرد، جزای هماغوشی.

جهان همواره در مکافات است:

تازیانه به دست وُ

اسب در زیرِ ران.

ای دردِ داغ و هوشیار،

خوابِ مسرت‌بخش را

کمی به من ارزانی دار.

  • ۰۱/۰۴/۲۳
  • س.ن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی