سروشنامه

جایی برای شعر

سروشنامه

جایی برای شعر

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

قصیده

زمین کوچک من خداحافظ!

چندان که در تو زیستم علفزار را بساطی نبود،

 خورشید پهناور می‌آویخت بر کمرگاه گندم؛

و مار بود و علف بود.

ما ساده بودیم، اما سادِگی نه!

که سادگان برهنه‌ترانند.

 

تو در بساطت خود خطوط را گسترش دادی. 

خطوط چهره‌ی مادرم را - که قوس داشت و می‌پیچید-

خطوطِ محو را بر صفحه‌ی خالی

و طرحِ ستارگان دور را، ستارگانِ ون‌گوک را. 

 

اینک چند رد پا بر گل! قوس‌های آلودگی، جای کفش‌ها 

و خوشه‌زار گندم، و نقش قالی ایرانی که بیهُده می‌پیچد. 

 

زمین کوچکِ من، خداحافظ

و بر مزار تو چند خوشه‌ی رقاص می‌خوانند

شعری از حافظ.

  • ۹۹/۰۶/۱۲
  • س.ن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی