سروشنامه

جایی برای شعر

سروشنامه

جایی برای شعر

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

آه 2

مولای من!

از کیرِ تو جهان چِکید و بزرگ شد:

ستونِ سنگی همواری

به درکاتِ ناهمواری!

و تخمِ مرغِ بزرگ شکست

و ذاتِ اقدسِ زرد

بیرون ریخت:

لزج! گویی خمیره‌ی هر چیز.

*

« اینک تو را سرشتم!

سرشتِ تو سنگ است

و سنگ خواهی خورد

و سنگ تو را می‌خورَد»

 

من از تمامِ تو شکستم

من از ذکورِ تو باریدم به خوابگاهِ علف.

و دنده‌های من از خونِ تازه می‌آید.

  • ۹۸/۰۲/۲۱
  • س.ن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی