دوست نادیدهام؛
معنا منشورِ بیمعنایی است و دریا، امواج شور خود را میجود تا چیزی را تف کند روی سطح آب. و آب نمکهای خود را میبخشد به کتابخانه و موزه، با کفشهای سنگی روی کاشی یخ زده تا انتهای اقیانوس، مردانی میآیند، سیاه پوشیده کلاه به سر، متمدن.
- ۹۹/۰۸/۲۷