روز از نفس فتاده بود:
با پاهای سربی و سینه ی مسلول.
دیدم که لک لکی از آسمان گذشت:
در ذهنم لکه ی سفیدی شد:
اینک لک لکی شده ام و از آسمان می گذرم
با پاهای دراز و سینه ی فراخِ گشاده بال.
- ۹۶/۰۹/۲۴
روز از نفس فتاده بود:
با پاهای سربی و سینه ی مسلول.
دیدم که لک لکی از آسمان گذشت:
در ذهنم لکه ی سفیدی شد:
اینک لک لکی شده ام و از آسمان می گذرم
با پاهای دراز و سینه ی فراخِ گشاده بال.