سروشنامه

جایی برای شعر

سروشنامه

جایی برای شعر

بایگانی
  • ۰
  • ۰

کمی سخنِ فلسفی

 «کشف» به عربی یعنی کنار رفتنِ پرده. پرده را ما کنار نمی‌زنیم، پرده را آن که پشتِ پرده است کنار می‌زند. پس چیزی به نام «شناخت» از جانب انسان وجود ندارد، بلکه جهان خود را به ما می‌شناساند. من این را هنگامِ فرایند ساختن موسیقی فهمیده‌ام، من موسیقی را نمی‌سازم، موسیقی از قبل وجود دارد و خود را بر من نمایان می‌کند. 

نه تنها شناخت از جانب انسان وجود ندارد، عمل هم از جانب انسان وجود ندارد. عاملیت کارِ پروردگار است، اما تجسدِ این عاملیت کار ماست؛ ما عاملیت پروردگار را ظاهر می‌کنیم، به آن جسم می‌بخشیم. 

 

هم دعا از تو اجابت هم ز تو 

ایمنی از تو مهابت هم ز تو 

 

  • ۰۴/۰۶/۱۷
  • س.ن

نظرات (۲)

  • سایه های بیداری
  • پس به این ترتیب 

    ما 

    مختار نیستیم 

    مجبوریم .

     

    در این صورت ، 

    داستان بهشت و جهنم 

    باید بر چیده شود . 

    چون ، 

    پرده دار اوست

    عامل اوست 

     

    و اما : 

    اگر اون نت های که می بایست خودش را آشکار کند 

    تا اون ریتم موسیقی تکمیل و دلنشین و دلنواز شود

    نشد 

    و شما 

    دوباره تلاش کنید که 

    ریتم مورد دلخواهتان را از نو 

    با چیدن نت‌های جدید بسازید ، 

    آیا 

    زمان آشکار شدنش نرسیده بود ؟ 

    پرده دار ، تنبلی کرده و پرده را دیر کنار زده ؟ 

    یا شما حواستان به کارتان نبوده ؟ 

    یا هیچکدام ؟ 

    پاسخ:
    جبر و اختیار هم بازی ذهن است. گرفتارِ این بازی‌ها نشوید، سعی کنید خودتان چیزها را ببینید، احساس کنید و به نتیجه‌ی خودتان برسید، من نمی‌توانم جواب این سوالات را بدهم.
  • سایه های بیداری
  • از اینکه لطف کردید و پاسخ ندادید ، سپاسگزارم . 

    چون همین پاسخ ندادن نیز ، خودش یک پاسخ بود . 

     

    و اما 

    در جهان هستی ، 

    همه چیز یک نوع بازی ذهن هست . 

    مثلاً در همین تخصص شما ( موسیقی ) 

    تا زمانی که یک ریتم در ذهنتان شکل نگیرد ، 

    نمی توانید موسیقی دلخواهتان را به روی کاغذ بیاورید . 

    با تجسم ذهنی آوای هر کدام از نت ها ، 

    شروع میکنید و همینطور نت بعدی و بعدی . 

    آنگاه ریتم اولیه شکل میگیرد و شما همان ریتم را

    در ذهنتان امتداد میدهید . 

    از پیش درآمد تا انتها .

    و صد البته 

    با تعیین دستگاه موسیقی مورد نظرتان . 

     

    البته این نوع به واقعیت آوردن تصورات ذهنی ، 

    کاملا فرق میکند با نظریۀ « مثل » افلاطون که 

    معتقد بود هیچ چیزی بیرون از ذهن شکل نمی‌گیرد ،

    مگر اینکه قبلاً آن را در ذهن « تصور و شکل » بدهیم 

    و آنگاه در جهان حسی ( لامسه و بینایی و ... ) 

    به صورت فیزیکی مشاهده کنیم . 

    مثل : اسب 

    ما تا زمانی که قبلاً اسبی ندیده باشیم 

    هرگز نمی‌توانیم تصور و تصویری از اسب 

    در ذهن خود پدید بیاوریم . 

     

    داستان ( فیل در اتاق تاریک ) 

    در مثنوی مولانا دقیقا اشاره به همین مورد است که : 

    ذهن در مورد آن چه پیش از آن در واقعیت ندیده ، 

    نمی‌تواند تصویری واضح ارائه دهد . 

    اما مواردی مانند موسیقی ، 

    جنبۀ مادی و فیزیکی ندارد که شما قبلاً آن را دیده باشید . 

    موسیقی ، عملا ، نوعی بازی ذهنی است 

    که پس از تائید ذهن ، 

    به واقعیت حسی ( شنوایی ) و شکل شنیداری در می آید . 

    سپاسگزارم . 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی