چخوف را قبلاً کمتر جدی میگرفتم؛ چون ذهنم ذهنِ مقایسهگر و انتلکتمآب بود فکر میکردم داستانهای کوتاه چخوف در برابر آثار نویسندگان عظیمالشانی چون تولستوی و داستایوسکی وزن خاصی ندارد. دوست شاعر و روشنفکری هم داشتم که آن زمان حرفهایش را جدی میگرفتم، و با قوت این فرض من را تایید میکرد.
خلاصه، چند وقتی است بازگشتهام به چخوف خواندن؛ و چون اهمیتِ مشاهدهگری برایم بیش از هر زمانی بارز است، از مطالعهی داستانهای کوتاهش خیلی لذت میبرم. چخوف طبیعتِ انسان را خیلی خوب مشاهده میکند، بدون این که مثل داستایوسکی یا تولستوی به دنبال بُعد معناگرایانه یا متافیزیکی باشد. امروزه روز، نویسندگانی مثل چخوف که کمتر دراماتیک، و در عوض بیشتر مادی و ملموس و عینیاند به آنچه من میپسندم نزدیکتر فکر میکنند.
- ۰۴/۰۸/۱۹