سروشنامه

جایی برای شعر

سروشنامه

جایی برای شعر

بایگانی
  • ۰
  • ۰

من به این سوال که واقعاً «کی هستم» زیاد فکر می‌کنم، و در نهایت به این می‌رسم که «نمی‌دانم»، من فقط یک آگاهیِ سیالم، من آن چیزی هستم که «تجربه می‌کند»، مثلِ یک دوربین که معلوم نیست روی دستِ کدام عکاس یا فیلمبردار دارد می‌چرخد. تنها چیزی که من از خودم به رسمیت می‌شناسم همین «دیدن» است؛ اما این که آنچه می‌بینم را «شخصی» کنم، یا نسبت به آنچه می‌بینم حسِ مالکیت داشته‌باشم، یا فکر کنم دنیایی که می‌بینم از آنِ من است چیزی جز توهم نیست. 

  • ۰۴/۰۶/۰۵
  • س.ن

نظرات (۱)

منم همیشه این سوال رو میپرسم

حتی تکرار اسم خودم هم عجیب میشه برام

حتی نیوشا بودن هم عجیبه انگار که هیچی از خودم و وجودم و جسمم و نمیدونم، خیلی موضوع عجیبیه!!

پاسخ:
خوشحالم که تو هم راجع به این موضوع فکر کردی، انگار این یه حس مشترک بین ما آدمهاست. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی