من میدانم که غیبت کردن چقدر بد است، میدانم یعنی این که عمیقاً حسش میکنم، نه بخاطر این که اخلاق گفته این کار بد است. حتی در ذهنم، وقتی دارم کسی را قضاوت میکنم میدانم که دارم سنگینی گناهانِ آن آدم را از دوشش برمیدارم و بر دوش خودم میگذارم. همهی اینها را منِ نادان میدانم، اما باز، وقتی پیش یکی، مخصوصاً اگر رفیقِ صمیمی باشد، مینشینیم هیچ بحثی خوشمزهتر و خوشگوشتتر از بد گفتن پشتِ این و آن پیدا نمیکنیم. این چه اخلاقی است خدایا؟ من واقعاً از این اخلاقم خجالت میکشم و امشب، در محضرِ خودت قول میدهم، قسم میخورم که نه دیگر پیشِ کسی، نه حتی در سکوتِ ذهنم، راجع به آدمها حرف نزنم. به من چه که آدمها دارند چه غلطی میکنند؟ بگذار هر غلطی میکنند برای خودشان باشد.
- ۰۴/۰۱/۲۷