سروشنامه

جایی برای شعر

سروشنامه

جایی برای شعر

بایگانی
  • ۰
  • ۰

امروز بعد از باشگاه احسان را رساندم خانه‌شان در بولوار رحمت. برگشتنی به خودم گفتم ای داد، یک رانندگی طولانی تا خانه دارم، آن هم در این هوایی که به زحمت می‌شود نفس کشید. ضبط را روشن کردم و تصمیم گرفتم یک چیزی بگذارم که تحمل این همه ترافیک و آلودگی را ممکن کند. سمفونی یک مالر را پخش کردم، که موضوعش بر اساس گفته‌ی خود آهنگساز، فصل بهار است. یعنی همان فاصله‌ی چهارم اولش که بین سازهای بادی دست به دست می‌شود، تقلید صدای معروف کوکو است و در سراسر موومان اول هوای بهار را می‌توانی احساس کنی، از بس که شاد و روشن و شفاف است این موومان. حالا فکر کن من در یکی از تیره‌ترین و کثیف‌ترین روزهای پاییزی شیراز همچین چیزی توی ماشینم پخش کردم. خلاصه پلی را زدم و شروع به رانندگی کردم و همینطور که موسیقی پخش می‌شد من هم غرق در افکار خودم بودم؛ اما از جریان موسیقی هم غافل نمی‌شدم. این نوع گوش کردن، برای من بهترین نوع است؛ یعنی اینطوری بهتر از حالتی که یک جا بی‌حرکت و بیکار بنشینم موسیقی را می‌فهمم. گذشت و گذشت؛ راندم تا پارک قوری، ترافیک پشت چراغ خطرِ بعثت را طی کردم، انداختم توی بعثت، فلکه‌ی سنگی؛ به ترافیک پشت چراغ خطر خلدبرین که رسیدم، مالر به دولوپمان (بسط و گسترش) موومان اول رسیده‌بود. اینجا، همان جایی بود که یکهو تکانم داد. اما تکانش از جنس آن ضربه‌فنی‌هایی نبود که نقش زمین می‌شوی، از جنس نسیمی بود که آرام آرام از درون می‌آید و تو اصلاً نمی‌فهمی کی چشم‌انداز عوض شد و کی همه چیز تغییر کرد؛ اما یک سفر درونی را طی کرده‌ای؛ درست مثل تجربه‌ی همان چیزی که خودم می‌دانم. اینجا بود که تازه فهمیدم مالر لعنتی چکار کرده، فهمیدم که فرم برای او خیلی عمیق‌تر از آن است که سیرِ دراماتیک را به نحوِ بیرونی و لبه‌دار بخواهد نشان دهد، اصلاً عمیق‌تر از آن است که بخواهد چیزی را نشان دهد.

بعد این اتفاقی را که در سمفونی یک افتاد، ناخودآگاه بسط دادم به تغییرات بزرگ زندگی که چقدر بی‌صدا و آرام رخ می‌دهند. تو انتظار داشتی چیزی در زندگی‌ات عوض شود، به صورت انقلابی و طوفانی. اما وقتی که همان چیز عوض می‌شود، اصلاً نمی‌فهمی کی اتفاق افتاد. هرچه از این تجربه‌ی درونی بنویسم باز هم خود خودش نمی‌شود، چون به یک بخشی از روان من مربوط است که خیلی مربوط به خودم است. همینجا نوشتن را متوقف می‌کنم. 

  • ۰۴/۰۹/۱۲
  • س.ن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی