سروشنامه

جایی برای شعر

سروشنامه

جایی برای شعر

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

تاریخ گفتن

چه بیهوده است

از تاریخ گفتن،

وقتی که آفتاب 

روی سر ما می‌تابد

و استخرهای یخ را 

بی‌رحمانه تبخیر می‌کند

و گل‌های داوودی را در میادین شهر می‌رویاند

و قلب‌های ما را باز زنده می‌کند، و باز می‌میراند 

و از عشق سرشارمان می‌سازد 

وقتی که مرده‌ایم

و از مرگ سرشارمان می‌سازد 

وقتی که عشق می‌ورزیم. 

چه بیهوده است از تاریخ گفتن 

وقتی هنوز یکدیگر را

نومیدانه دوست می‌داریم.

  • ۰۳/۰۶/۲۶
  • س.ن

نظرات (۱)

کاش میشد رشته محبت را برید

 

پاسخ:
جدی؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی