سروشنامه

جایی برای شعر

سروشنامه

جایی برای شعر

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

انسان ساده

انسان ساده‌

زیر آسمان ساده

خواب‌های ساده می‌بیند 

و هرگز زمین را 

به مقصد جایی دیگر

ترک نخواهد گفت 

و هرگز 

بر کشتی ظلمات 

نخواهد نشست 

و چیزی بر زبان نخواهد راند

چرا که او انسانی ساده‌ است 

و چیزی برای گفتن ندارد

و آسمان‌ها را نمی‌شناسد 

و کفش‌هایش را 

بر جاده‌های سیمانی نفشرده است. 

 

  • ۰۳/۰۶/۲۴
  • س.ن

نظرات (۱)

پرنده گفت: «چه بویی، چه آفتابی، آه

بهار آمده است

و من به‌جستجوی جفت خویش خواهم رفت»

پرنده روی هوا

و بر فراز چراغ‌های خطر

در ارتفاع بی‌خبری میپرید

و لحظه‌های آبی را

دیوانه‌وار تجربه میکرد

پرنده آه، فقط یک پرنده بود

پاسخ:
پرنده هم نشدیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی