بر ساحل ماسهی راه میرفتم
تو را از دور دیدم، زیر سایهبان ارغوانیرنگ.
خندیدم، خندیدی، و خندههامان در زیر سایهی درخت
به خاک پیوست.
چه فکر نازک غمناکی...
چه فکر نازک غمناکی...