سروشنامه

جایی برای شعر

سروشنامه

جایی برای شعر

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

شبانه 35

از غمِ عمیقی که به دلم هست چه بنویسم، که اصلاً توصیف‌پذیر نیست. از عشقی حرف می‌رنم که بحثِ یک روز و دو روز نیست، یک عُمر زجرم داده. این که هی اینجا می‌نویسم، هی تند تند می‌نویسم و برایم هم مهم نیست کسی بخواند یا نه، این از مرضِ درونی می‌آید، از درد و رنج و بی‌قراری و سقمونیا می‌آید. تقریباً با همه‌ی اطرافیان قطع رابطه کرده‌ام. نبینم‌شان برایم بهتر است. تنهایی درد دارد، بیرون رفتن با این آدمها دردش بیشتر است، بدتر ذهنم مشغول چیزهای بی‌ربط می‌شود. ترجیح می‌دهم دردِ تنهایی را بپذیرم. چقدر خوشحالم از این که روز دارد تمام می‌شود و چند ساعتی، به صورتِ خواب، جهان فرصتِ نبودن به من می‌دهد. از غمِ عمیقی که به دلم هست چه بنویسم.

احساسم را اگر بخواهم توصیف کنم، مثلِ یک نخِ سرخ می‌ماند روی ردی از آتش، نخ مدام می‌سوزد، می‌خواهد پاره شود، اما هنوز کمی به هم متصل است، مُدام می‌سوزد نخِ سرخ، مُدام، مُدام‌تر. 

  • ۰۲/۰۲/۰۳
  • س.ن

نظرات (۱)

اتفاقا به نظرم نخ باید زود آتیش بگیره و جمع بشه مثل طناب روی آتیش باشید بهتره

پاسخ:
درسته، یا احتمالا ماهیتابه. یا هر شئ دیگری.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی