خواب دیدم از همهی عالم دلبریده، تنهای تنها به ساختمان متروکهی یک حمام عمومی قدیمی میروم (این ساختمان را قبلا هم در رویاهایم دیدهام). ساختمان بسیار بزرگ بود، با معماری قدیمی (طاقهای قوسی ایرانی)، حوضچههایی که به هم میپیوستند اما در وقتی که من رفتم آب کمی درشان ریخته بود، و آب اندکی کثیف مینمود (انگار که چند نخ مویی، چیزی توی آب ریخته باشند) من نرفتهبودم که استحمام کنم، بلکه در این محیط اسطورهای قدم میزدم.
- ۰۲/۰۱/۲۷