ناماش غم است
درونش غم
بیرونش غمتر.
چون پوست گردو از هم میشکافد و
نور زرد محزونی به اطراف میپراکند.
بر دیوار اتاق، سایهی دستی استخوانی،
یادآور روزهای جنگ:
هر آن که بودم، هر آن که هستم.
- ۰۱/۰۴/۱۵
ناماش غم است
درونش غم
بیرونش غمتر.
چون پوست گردو از هم میشکافد و
نور زرد محزونی به اطراف میپراکند.
بر دیوار اتاق، سایهی دستی استخوانی،
یادآور روزهای جنگ:
هر آن که بودم، هر آن که هستم.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
هم میهن ارجمند! درود فراوان!
با هدف توانمند سازی فرهنگ ملی و پاسداری از یکپارچگی ایران کهن
"وب بر شاخسار سخن "
هر ماه دو یادداشت ملی – میهنی را به هموطنان عزیز پیشکش می کند.
خواهشمنداست ضمن مطالعه، آن را به ده نفر از هم میهنان ارسال نمایید.
آدرس ها:
http://payam-ghanoun.ir/
http://payam-chanoun.blogfa.com/
[گل]
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥