هر لحظهی تفکر چیزی نیست جز حرکت بین دو زمان: زمانی که میاندیشد و زمانی که اندیشیده میشود. و البته که فضای بین این دو نیز با زمان پر شدهاست. اما این زمان میانی هرگز اندیشیده نمیشود، زیرا فاصلهای است که محکوم است به طی شدن. پس تفکر، حرکت از زمان است در زمان به زمان. تنها با درک این حرکت دایرهوار است که میتوان به بیزمانی پی برد. چرا که نقطهی مبداء و مقصد اندیشه، هر جا که باشند از حیث زمان بودن (و به عبارتی هست بودن) یگانهاند.
- ۰۰/۰۱/۰۳