چیزی مرا میکاود. چیزی مرا میجوید. من مفعول چیزی هستم، ابژهی چیزی هستم. من زیادی سادهام. آنقدر که پوست گردو در من مسکن نمیگزیند. و حرفی در من جای نمیگیرد. و زود فراموش میکنم. یعنی دیگر چیزی یادم نمیآید جز این که چیزی مرا میکاود...
- ۹۹/۰۴/۱۳
چیزی مرا میکاود. چیزی مرا میجوید. من مفعول چیزی هستم، ابژهی چیزی هستم. من زیادی سادهام. آنقدر که پوست گردو در من مسکن نمیگزیند. و حرفی در من جای نمیگیرد. و زود فراموش میکنم. یعنی دیگر چیزی یادم نمیآید جز این که چیزی مرا میکاود...